عطار کوچولو

۵ مطلب با موضوع «شعر» ثبت شده است

ارباب

بعد از مدت ها یه دو بیتی گفتیم خسته!
اما کلیتش، در مجلس و برای صاحب مجلس...
۱۲ مهر ۹۵ ، ۰۴:۴۵ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عطار کوچولو

.: چون قلم از ما همین گفتار می‌ماند به جا

 

آنچنان کز رفتن گل، خار می ماند به جا

از جوانی حسرت بسیار می ماند به جا

آه افسوس و سرشک گرم و داغ حسرت است

آنچه از عمر سبک رفتار می ماند به جا

نیست غیر از رشته طول امل چون عنکبوت

آنچه از ما بر در و دیوار می ماند به جا

کامجویی غیر ناکامی ندارد حاصلی

در کف گلچین ز گلشن خار می ماند به جا

رنگ و بوی عاریت پا در رکاب رحلت است

خارخاری در دل از گلزار می ماند به جا

جسم خاکی مانع عمر سبک رفتار نیست

پیش از این سیلاب کی دیوار می ماند به جا

غافل است آن کز حیات رفته می جوید اثر

نقش پا، کی زان سبک رفتار می ماند به جا

هیچ کار از سعی ما چون کوهکن صورت نبست

وقت آن کس خوش کز او آثار می ماند به جا

زنگ افسوسی به دست خواجه هنگام رحیل

از شمار درهم و دینار می ماند به جا

نیست از کردار، ما بی حاصلان را بهره ای

چون قلم از ما همین گفتار می ماند به جا

ظالمان را مهلت از مظلوم چرخ افزون دهد

بیشتر از مور اینجا مار می ماند به جا

سینه ناصاف در میخانه نتوان یافتن

نیست هر جا صیقلی، زنگار می ماند به جا

می کشد حرف از لب ساغر می پرزور عشق

در دل عاشق کجا اسرار می ماند به جا

عیش شیرین را بود در چاشنی صد چشم شور

برگ صائب بیشتر از بار می ماند به جا

صائب

۱۹ مرداد ۹۵ ، ۰۰:۲۴ ۳ نظر
عطار کوچولو

.: استقبال...

مجال من همین باشد؛ کنار و بوس و آغوشش
چه پنهان عشق او ورزم؟ عبث باشد، غلط باشد
۲۲ بهمن ۹۴ ، ۱۸:۰۵ ۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عطار کوچولو

.:همدوشی

من دوش به دوش تو قدم در ره هر جاده نهادم...

"آغوش" تو؛
پایان خوش آن سفرم بود.
۱۴ دی ۹۴ ، ۲۲:۳۲ ۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عطار کوچولو

.: کبود چشمِ ترم...

رقیب با من و امثال من نکرد چنین
که شاهدم ز محبت نصیب چشمم کرد!

#عطار_کوچولو


*یک عدد عطار کوچولو با کبودی چشم!





کبود چشمِ ترم، شوق روی تو است          
مباد دل بکنی از چنین عزیز دلی!

#عطار_کوچولو



پست موقت!
۳۰ مهر ۹۴ ، ۱۵:۵۵ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عطار کوچولو